عکس/ مدل مانتو های مبینا نصیری نماد چیست؟

در واپسین روزهای سال گذشته هم نتیجه این جشنواره مشخص شد و برای اولین بار بعد از انقلاب بهترین مجری زن تلویزیون را از نظر پوشش ومدل مانتو را انتخاب کرد و در واقع خوش پوش ترین مجری زن تلویزیون انتخاب شد.

نبض ما– بخشی از نماد ما در جامعه لباس است و باید به آن احترام بگذاریم. به خصوص لباسی که تمدن و تلفیق ایران اسلامی را نشان می‎دهد، نقطه عطف بسیار مهم و قشنگی در جامعه به شمار می‎رود. خوشبختانه جشنواره مدل مانتو و لباس فجر چند سالیست برگزار می شود و در این زمنیه توانسته سهم بسزایی در ترویج ارزش هایمان داشته باشد.

به همین بهانه در نخستین روزهای سال جدید به سراغ خوش تیپ ترین و پرکارترین مجری سال ۹۵ مبینا نصیری مجری و گوینده با نشاط و پر انرژی رادیو و تلویزیون رفته ایم. نصیری همانند اجراهایش که دوستانه و صمیمی است گفت و گویی صریح،دوستانه و جذاب با ما داشت. مصاحبه ما را با دریافت کننده تندیس جشنواره مدل مانتو و لباس فجر به عنوان بهترین مجری از نظر مدل مانتو و لباس  ایرانی را که صداقت با مردم را رمز موفقیتش می داند در خارج از چارچوب این جعبه جادویی بخوانید.

مبینا نصیری کیست؟

این مجری جوان کارش را با گویندگی در رادیو صدای آشنا و بعد رادیو جوان شروع کرد. او که از زمان کودکی به این حرفه علاقمند بود. نخست توسط صدا و از طریق رادیو با مردم هم صحبت شد. سالهای فعالیت در رادیو با موفقیت سپری شد تا جایی که عنوان بهترین گویندگی (آنونس) در جشنواره رادیو جوان را از آن خود کرد و از همین طریق فرصت اجرا در تلوزیون و برنامه آفتابگردون شبکه دو را پیدا کرد و اولین کار تصویری کارنامه هنری وی شد، در پی آن برنامه های زیتون و جوانی شبکه جام جم، برنامه صعود و مکتب خانه غیرانتفاعی شبکه آموزش، سیمای خانواده و صبح بخیر ایران، سال تحویل ۹۳، امروز هنوز تموم نشده، شبکه هر ایرانی، ویژه برنامه های روز زن، روز دختر و …. را در شبکه یک اجرا کرد.

وی مترجم زبان انگلیسی و مدرس دانشگاه است و به سفر،‌عکاسی، موسیقی، نوازندگی پیانو، نویسندگی، ترجمه، و همچنین آشپزی، طراحی دکور و بخصوص اجرای زنده علاقه دارد. هم اکنون اجرای برنامه اینجا ایران است از شبکه جهانی جام جم که چهارشنبه و پنجشنبه هر هفته بر روی آنتن می رود را هم بر عهده دارد.

آغاز حرفه تان با گویندگی در رادیو بود؟

واقعیتش این است که از کودکی به این کار علاقه داشتم مثلا یادم می آید در بچگی یک ضبط کوچیک داشتیم کارم این بود که بنشینم پای آن حرف بزنم و صدایم را ضبط کنم آنوقت خواهرم گریه می کرد که مبینا چطوری رفته داخل ضبط من هم می خواهم بروم. همه این اتفاقات سبب شد که خیلی زود همه متوجه علاقه من به این موضوع بشوند. بعد هم به پیشنهاد دوستانم برای تست به رادیو رفتم و قبول شدم .باشگاه رادیو جوان فراخوان داده بود . از بین بیش از هزار داوطلب چهل نفر پذیرفته شدیم حدود دو سال دوره گذروندیم و بعد از امتحانات سه نفر برای کار گویندگی به رادیو جوان معرفی شدن که یکی از انها من بودم همان سال هم به خاطر گفتن یه آنونس بهم جایزه منتخب گویندگی دادند و کار حرفه ایم شروع شد تا بعد کم کم وارد تلویزیون شدم و به برنامه سیمای خانواده آمدم.

یعنی پیش از حضور در سیمای خانواده تجربه کار تلویزیون نداشتید؟

جسته گریخته با تلویزیون همکاری داشتم، مثلا برای گروه کودک و نوجوان شبکه دو برنامه “آفتابگردان” را اجرا کردم و بعد از آن به شبکه جام جم رفتم و برنامه “جوانی” و بعد از آن برنامه پزشکی “زیتون” را اجرا کردم.

درباره پوشش متفاوتان که معماری ایرانی را ترسیم می کند بیشتر توضیح دهید؟

من همواره به دنبال پوششی بودم که نمادی باشد از کشورم و به نظرم معماری ایرانی در این سال های اخیر بسیار مهجور مانده و برای همین به نظرم آمد با این کار می توانم این معماری کهن و قدیمی را یاد اوری کنم .ضمن اینکه پوششی باشد که هم آراستگی داشته باشد و هم زیبایی. ضمن اینکه نحوه‌ی پوشش یک انسان گویای بخشی از اخلاق، فرهنگ و حتی تفکر اوست. از روی دیگر این پوشش به غیر از حدود فردی، به حدود اجتماعی هم مرتبط است. بسیاری از رفتارهای ما اگرچه شخصی است اما در برخی موقعیت ها می تواند بر جامعه تاثیرگذار باشد و خوشحالم که توانستم در این زمینه تاثیر گزار باشم.

بانوان خیلی استقبال می کنند و از من سوال می پرسند که این مدل مانتو ها را از کجا تهیه می کنم. البته من این مدل مانتو را با وسواس بسیار انتخاب می کنم چون معتقدم ما باید با داشته هایمان که بسیار هم غنی است فرزندان و نسل ایندمان را آشنا کنیم. به نظر من با توجه به میل انسان و مخصوصا بانوان به زیبایی و خوش‌پوشی، باید الگوهای پوششی زیبا و برازنده‌ی زن مسلمان را در جامعه ترویج داد تا ذائقه‌ها به سمت مدل‌ مانتو هایی که بر مبنای سبک زندگی غربی بنا شده است نروند. باید بدانیم که هنر و تاریخ ایران سرشار از طرح‌های متنوع است.

چرا معماری ایرانی را انتخاب کردید؟

به نظر من معماری ایرانی و المان های منحصر به فردش، منبع الهام مناسبی برای هنرهای دیگری از جمله دنیای مد و فشن است. طرح های ناب کاشی کاری ها می تواند نقش هایی با اصالت بر تن لباس ها باشد و قوس و قزح طاق های بناهای باشکوه الگوهایی برای برش. دنیای معماری آنقدر شگفتی دارد که طراحان لباس می توانند هر دفعه یکی از آن ها را سر لوحه کار خود قرار دهند و طرح هایی بزنند که هر کسی را متحیر کندلباس هایی که برش های خاص و متفاوتی ندارند با طرح هایی خاص و اصیل زینت داده می شوند. این طرح های خاص عبارتند از نقش های مینیاتوری که غالبا با بالاترین کیفیت بر روی تار و پود این لباس ها نقش می بندند و آن ها را لباس هایی ساده به لباس هایی از جنس اصالت تبدیل می کنند.

کدام از کارهایتان را دوست دارید؟

برنامه “آفتابگردان” گروه نوجوان شبکه دو که واقعا بهترین تجربه کاری من بود. چون احساسم این است که برمی گردم به کودکی ام. به نظرم اصلا ارتباط گرفتن با بچه ها کمک می کند که ما با بزرگترها هم بهتر ارتباط برقرار کنیم.

در کارتان چه ارزویی داشتید که بر اورده شده است ؟

آرزوها که نا محدود است و خیلی ها بر اورده نشده اما پذیرفته شدن توسط مردم برای آرزوی بزرگی بود که بر آورد شده است، اما بک خاطره بگویم در این باره. در رادیو قانونی داریم که طبق آن همه گویندگان یا مجریان فقط می توانند در رادیو یا در تلویزیون فعالیت کنند و نمی توانند در هر دو به طور همزمان اجرای برنامه داشته باشند. در آن زمان من از ساعت شش صبح تا دوازده گوینده شیفت رادیو جوان بودم.

دقیقا آخرین روزی که قرار بود من به رادیو جوان بروم، شب قبل از آن با خودم فکر کردم که اصلا نروم.! ولی در آخر گفتم برم با بچه ها خداحافظی کنم. رفتم و این خداحافظی برای من و تمام بچه های رادیو جوان خاطره شد.آن روز خیلی اتفاقی خانم”فاطمه صداقتی”مجری جوان ایرانی تماس گرفتند و گفتند که نمی توانند بیاید و اصولا در این مواقع گوینده پخش وظیفه دارد که به جای گوینده اصلی برنامه را اجرا کند.

به دلیل طرفداران زیادی که خانم صداقتی دارند، این اضطراب در من وجود داشت که کسانی که برنامه را هر روز با صدای ایشان می شنوند چه واکنش و بازخوردی خواهند داشت. به هرحال من رفتم و به جای ایشان “جوان ایرانی سلام” را اجرا کردم و خوشبختانه از پیامک ها و تماس های مخاطبان معلوم شد که راضی بودند. واقعا خاطره خوبی برای من بود. مخصوصا به این خاطر که من همیشه آرزو داشتم که برای یک بار در رادیو بگویم: «جوان ایرانی سلام!» و در آخرین روز کاری من این آرزو برآورده شد.

در تلویزیون چگونه برنامه های مختلف را تجربه کردی؟

در تلویزیون پس از برنامه “آفتابگردان” که از شبکه دو پخش شد به شبکه جام جم رفتم و برنامه “جوانی” را اجرا کردم که ویژه جوانان خارج از کشور بود که این برنامه با استقبال بسیار خوب بیننده ها مواجه شد به خاطر اینکه یک گروه برنامه ساز خیلی خوب و یک اتاق فکر بسیار خوب این برنامه را هدایت می کردند و متن های بسیار به روز و جوان پسندی برای آن نوشته شده بود.

در آن برنامه که من حدودا یک سال در آن حضور داشتم شش ماه برنامه به صورت زنده بود و پس از آن به صورت تولیدی ادامه پیدا کرد که البته هیچوقت استقبال شش ماه قبل را به دست نیاورد و بعد از آن به برنامه پزشکی “زیتون” رفتم که خوشبختانه آن هم با نظر مثبت مخاطبان خود روبه رو شد.در آن برنامه من بخش خبرهای پزشکی و معرفی چهره های برتر پزشکی را اجرا می کردم. پس از آن من به شبکه یک آمدم.البته پیشنهاداتی هم از سایر شبکه ها بود از جمله برنامه “هنر زندگی” از شبکه جام جم بود اما به دلیل شرایط برنامه ها من ترجیح دادم که به شبکه یک بروم.

درباره برنامه پرمخاطب سیمای خانواده بگویید؟

من این برنامه را خیلی دوست داشتم البته خوب کارپراسترسی بود اما خوب خیلی متنوع بود مثلا در این برنامه ما مورد مسائل روز در برنامه صحبت می کردیم. ما یک بخشی را در سیمای خانواده ایجاد کرده ایم به نام “حرف دل” که مردم حرف های دلشان را و شکایت هایشان را از مدیر ساختمانشان تا مثلا مدیر فلان سازمان تا مسائل خانوادگی و چیزهای دیگر را برای ما می فرستند و این بخش بسیار مورد توجه بیننده ها قرار گرفته و فضای برنامه را در روزهایی که گروه ما برنامه را اجرا می کند فکر می کنم به قالب جوان تر و عام پسندتری تبدیل شده است.

بهترین و خاطره انگیزترین کاری که اجراکرده اید چه بوده است؟

برنامه شبکه یک شبکه هر ایرانی بود که فکر میکنم برنامه خوبی بود .واقعااین برنامه را دوست داشتم . برای مردم  ترانه  پخش می کردم و یک ارتباط بسیار دوستانه ،صمیمانه و خوبی با مردم برقرار شده بود .البته ما مردم بسیار خوبی داریم و انرژی بسیار مثبت و خوبی در این برنامه به من داده می شد .

به نظر شما در اجرا به عنوان یک مجری باید تا چه اندازه مطالعه کنید یا اصلا باید چه خصوصیت هایی داشت؟

مطالعه و تحقیق به نظر من حرف اول را می زند .مثلا من فکر میکنم یک دلیل که حافظه بسیار خوبی دارم به دلیل همین مطالعه بسیار بالایی است که دارم . من واقعا حافظه قوی ای در به خاطر سپردن متن ها داریم و یک متن طولانی را در مقابل دوربین از حفظ براحتی می خوانم. ضمن اینکه شب قبل از اجرای هر برنامه سر فصل موضوعاتی را که می خواهم بگویم یادداشت می کنم. نه اینکه جمله به جمله آن را بنویسم بلکه مواردی را که احساسا می کنم در روال کار به من کمک می کند ضمن اینکه معتقدم باید جمله ها را طبق فضای برنامه و آن چیزی که در لحظه به ذهنم می رسد بگویم و فکر می کنم که طبیعی تر و مخاطب پسندتر خواهد بود اما سر فصل چیزهایی که می خواهم در باره آنها صحبت کنم را می دانم اما در سر برنامه جمله بندی ها جمله بندی هایی است که در لحظه از آنها استفاده می کنم.

به همین دلیل معتقدم مطالعه رمان و به خصوص شعر که خیلی دایره لغوی افراد و به خصوص آنهایی را که کار اجرا انجام می دهند را گسترده می کند و آهنگ و تلفظ بسیاری از جملات و کلمات را به ما می آموزد. این کار را من از استاد”بهروز رضوی” یاد گرفتم که می گفتند شعر زیاد بخوانید و همین طور فیلم دیدن می تواند بسیار مفید باشد و در مورد خودم من بسیاری از دیالوگ ها و جملاتم را از فیلم های مرحوم “علی حاتمی” اقتباس می کنم؛ چون بسیار صمیمانه و دلنشین هستند.

به هر حال برای انجام هر کاری مطالعه حرف اول و اخر را می زند در کار ما هم که به نظرم هیچ اصلی از این بالاتر نیست. ضمن اینکهرشته تحصیلی من مترجمی زبان انگلیسی است . بله من کار ترجمه هم انجام می دهم و این مساله در کار اجرا هم خیلی به من کمک کرده چون در خیلی از اجرا ها در مواقعی که مهمانان خارجی هم حضور دارند من به صورت دو زبانه بر روی استیج اجرای برنامه کرده ام .

استقبال مردم چگونه است؟

خیلی خوب بود. ما مردم خیلی خوب داریم به نظر من برای ما مجریان بزرگترین حامیان همین مردم هستند انرژی که شما از مردم می گیرد وصف نشدنی است من واقعا از اینکه مردم دوست دارم لذت می برم هر برنامه ای را به شوق همین مردم شروع می کنم و خدا را شاکر هستم که موقعیتی پیش امد که بتوانم در خدمت مردمی باشم که دوستم دارند. هیچ چیز بالاتر از این نیست. ضمن اینکه هر اندازه با مردم صادق باشی موفق تری .اینکه خود واقعیت را ببیند و چهره و رفتارت همان باشد که در خارج از چارچوب این جعبه جادویی است.اینطور راحتتر می پذیرند و قبولت می کنند .

تا به حال تپق زده اید یا اینکه به اصطلاح گاف بدهید؟

گاف به اون صورت نداشتم اما ماحصل اشتباه همکاران به نام من خورد و به نام من شد اتفاقا این موضوع سبب شد تا مدت ها هم بیکار بمانم.

می توانید بگویید جریان چه بود؟

در دومین روز از حضورم در برنامه امروز هنوز تموم نشده حاضر شدم. نویسنده مطلبی به من داد برای خوندن که اتفاقا پیامک بیننده های برنامه هم نبود و حاصل تراوشات ذهنی نویسنده برنامه بود. در پایان یک جمله، کلمه ای نوشته شده بود و قرار بود که من بدون گفتن عبارت دقیق با اون کلمه شوخی کنم و البته اشاره ای هم به شخصیت عروسکی کلاه قرمزی داشت.

همکار بنده اما بدون اطلاع از سناریو و در حالیکه اصلا حق دخالت در ایتم من رو نداشت چیزهایی گفت و من برای اینکه بگویم دست بردار و بگذارد کارم را انجام دهم ناچار شدم غیر مستقیم اشاره کنم که ایشان از دخالت در کار من منصرف شود که کامران نجف زاده لطف کرد و درخبر بیست و سی علیرغم انتظاری که میرفت غیرحرفه ای عمل کرد و بدون اطمینان از واقعیت ماجرا به انچه روی انتن دیده بودند بسنده کردند و با سال ها ابروی کاری من بازی کرد.

فردای اون روز مدیر شبکه نویسنده رو اخراج کرد و من دو سال تمام خونه نشین شدم. البته حالا از ان روزها خیلی گذشته است و من خدا را شکر با اینکه به کسی متصل نبودم بر اساس توانمندی های خودم دوباره سر کارم برگشتم و خوشحالم که پله ها را خودم ب تدریج طی کردم .من از اجرای ایتم بسیار کوچک در رادیو صدای اشنا کارم راشروع کردم .بارها برای رادیو تست فرستادم اما حتی صدایم را نشنیدن. با زحمت و استخون خورد کردن مراحل پیشرفت را طی کردم . خدا را شکر می کنم که هرگز به کسی وابسته نبودم به کس هم باج ندادم .

سخت بود این دوران ؟

خیلی. خیلی حرف ها زده شد ،کنایه ها شنیدم،حتی از برخی همکاران همیشه حق به جانب که اتفاقا تلویزیون رو ملک پدری شان می دانستند خیلی تاختند .دلم را شکستند خدا راشکر مهم این است که الان اینجا هستم د ر کنار مردم و از وجودشان انرژی می گیرم .

در این دوران که کار نمی کردید به چه کارهایی مشغول بودید؟

در زمانی که کار نمی کردم در حوزه مدل مانتو و لباس خانم ها فعالیت می کردم  را ادامه دادم، فوق لیسانسم را ادامه دادم و کار نویسندگی را که بسیار دوست داشتم ادامه دادم و کار ترجمه انجام میدادم و سعی کردم  کتاب تالیف کنم که هنوز ناتمام است البته، به موسیقی هم پرداختم . البته با تلویزیون و کار اجرا و گویندگی در ارتباط بودم هم حضور داشتم  و کار انجام می دادم . گویندگی کارهای مختلف تلویزیونی و نریشن ها  را انجام میدادم .اجراهای برنامه های  سازمانی را هم داشتم.

در حال حاضر اجرای چه برنامه هایی را دارید ؟

بعد از اجرای برنامه خانواده شبکه یک برنامه همین امشب و سیب سلامتی در شبکه سلامت  و برنامه خانه مهر در شبکه جام جم که قریب به ۲ سال است اجرا می کنمو به لطف و انتخاب مردم خوبم بهترین مجری این برنامه هم انتخاب شدم تا الان

مهمترین تفریحات تان چیست؟

مطالعه ،کتاب خواندن و موسیقی مهمترین تفریحم است.

4.3/5 - (3 امتیاز)

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال نظر

درصورتی‌که نیاز به مشاوره و یا طرح پرسش از پزشک را دارید، فقط در بخش «از دکتر بپرسید» مطرح کنید.

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از پزشکان نبض‌ما بپرسید